پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘رضا رضایی (مترجم)’

صغیر و کبیر فرض‌شان این است که مرد مجرد پول و پله دار قاعدتا زن می‌خواهد. وقتی چنین مردی وارد محل جدیدی می‌شود، هرقدر هم که احساسات یا عقایدش ناشناخته باشد، چنان این فرض د ر ذهن خانواده‌های اطراف جا افتاده است که او را حق مسلم یکی از دخترهای خود می‌دانند. روزی خانم بِنِت به شوهرش گفت: «آقای بنت عزیز، شنیده‌ای که ندرفیلد پارک را بالاخره اجاره داده‌اند؟» آقای   ادامه ...

جین آستین رضا رضایی (مترجم) کتاب غیرایرانی نشر نی

عقربهء بزرگ سیاه هنوز ایستاده استف اما در آستانهء تکانی است که هر دقیقه یک بار به خودش می‌دهد. این تکانِ جهش‌مانند دنیا را به حرکت در می‌آورد. ساعت آرام آرام رویش را برخواهد گرداند. آکنده از یاس، بیزاری و کلافگی، و ستون‌های آهنی یکی یکی راه‌شان را خواهند کشید و خواهند رفت و مثل اطلس‌های سرخمیده، تاق ایستگاه را هم با خود خواهند برد. سکو به راه خواهد افتاد   ادامه ...

رضا رضایی (مترجم) کتاب غیرایرانی نشر ثالث ولادیمیر ناباکوف