خوزه پالاسیوس، قدیمیترین خدمتکارش، او را لخت و با چشمهایی باز، روی آب داروزدهء وان حمام، پیدا کرد. برای لحظهای به نظرش رسید که خفه شده باشد. خوزه خوب میدانست که این یکی از انواع روشهای تفکّر اوست، اما با حالت نشئهای که بر روی آب غوطهور مانده بود، گویی دیگر به این دنیا تعلق نداشت. جرات نکرد نزدیک شود، تنها طبق دستوری که برای بیدار کردنش قبل از ساعت ادامه ...