پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘علی‌اصغر خبره‌زاده (مترجم)’

آنها میرفتند، همچنان میرفتند، و هنگامی که سرود ماتم قطع میشد، مانند این بود که در طول مسیرشان صدای پاها، اسبان و وزش باد شنیده می‌شود. رهگذران کنار میرفتند تا راه را بر گروه مشایعین باز کنند، تاج گلها را میشمردند و علامت صلیب میکشیدند، کنجکاوان به این گروه می‌پیوستند و میپرسیدند: «که را بخاک میسپارند؟» جواب میشنیدند: «ژیواگو» -درست، ثواب دارد، برای این مرد دعائی بکنیم. -مرد نیست، زنست   ادامه ...

انتشارات پیروز بوریس پاسترناک علی‌اصغر خبره‌زاده (مترجم) کتاب غیرایرانی

مادرم امروز مرد. شاید هم دیروز، نمی دانم. تلگرامی به این مضمون از خانه سالمندان دریافت داشته ام! «مادر،درگذشت.تدفین فردا.همدردی عمیق». از تلگرام چیزی دستگیرم نشد. شاید این واقعه دیروز اتفاق افتاده باشد. نوانخانه پیران در «مارنگو» هشتادکیلومتری الجزیره است. ساعت دو سوار اتوبوس خواهم شد و بعد از ظهر به آنجا خواهم رسید. به این ترتیب می توانم شب را در کنار جاده بیدار بمانم و فردا عصر مراجعت   ادامه ...

آلبر کامو انتشارات نگاه جلال آل احمد (مترجم) علی‌اصغر خبره‌زاده (مترجم) کتاب غیرایرانی