پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘انتشارات کتاب تهران’

وقتی ماشین کنار خیابان نگاه داشت، اول نقاب کلاه راننده را دید. نیمرخش پیدانبود، در سایه بود. زن را بعد دید: سر و شانه‌ها فرورفته در نرمای طرف راست صندلی عقب، با عینکی تیره، بی هیچ دوره‌ای. موهاش افشان بود و سیاه. مدل ماشین را نتوانست حدس بزند. بزرگ بودو سیاه. سگ را که طرف چپ زن دید دستش را دراز کرد و جزوه‌اش را از روی نیمکت برداشت. توی   ادامه ...

انتشارات کتاب تهران کتاب ایرانی هوشنگ گلشیری

تا چشمم به زمینهای مسطح و سیاه اطراف شیکاگو افتاد، مایوس و دمغ شدم، تمام خیالاتم نقش بر آب شد. شیکاگو را شهری دیدم غیرواقعی که خانه‌های افسانه‌ایش از ورقه‌های زغال سیاه پوشیده در دود خاکستری رنگ ساخته شده بود، خانه‌هایی که پی‌هایشان آرام آرام در مرغزار نمناک نشست می‌کرد. بخارهایی که به تناوب در زمینهء افق پهناور فوران می‌کردند، در آفتاب زمستانی درخشش مات گونه داشتند. غوغای کرکنندهء شهر   ادامه ...

انتشارات کتاب تهران ریچارد رایت فرزانه طاهری (مترجم) کتاب غیرایرانی