محیط آنجا خفهکننده بود. هوا گرم و دودآلود بود و چراغها که به تازگی روشن شده بودند با نور ضعیف میسوختند. از آنجایی که ما در کنار در ورودیش نشسته بودیم به سختی میتوانستیم پیشخوان بار را که در انتهای محل بود ببینیم. بین ما و بار دریایی از صورت انسانی که در زیر قطرات عرق میدرخشید و تکان میخورد قرار داشت و در میان دود پیچان سیگار چون ماسکهای ادامه ...