من و مامان شبیه هم نیستیم. اوکوتاه است و من بلند. او تیره است، اما رنگ پوست من مثل یک عروسک فرانسوی، سفیداست. او یک سوراخ روی ساق پایش دارد و من یک سوراخ در قلبم. مادر اول، همان که مرا باردار شد و به دنیا آورد سوراخی در سرش داشت باید تازهبالغ، و یا شاید هنوز دختربچهای بوده باشد، چرا که هیچ زن ویتنامی جرات نمیکند کودکی را در ادامه ...