پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘و. س. نایپل’

هر روز صبح هَت که بیدار می‌شد، روی دستک ایوان پشت خانه‌اش می‌نشست و داد می‌زد: «تازه چه خبر، بوگارت؟» بوگارت توی تختخوابش غلتی می‌زدو زیر لب، چنانکه هیچ کس نمی‌شنید، مِن مِن می‌کرد: «تازه چه خبر، هت؟» اینکه چرا بوگارت صدایش می‌زدند یک راز بود، اما به نظرم هَت بود که این لقب را به او داد. نمی‌دانم یادتان می‌آید کی فیلم کازابلانکا را ساختند. همین سال بود که   ادامه ...

کتاب غیرایرانی مهدی غبرایی (مترجم) نشر نیماژ و. س. نایپل