پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘الهام دارچینیان (مترجم)’

هنوز ننشسته بودم، یک طرف باسنم در هوا بود و دستم به دستگیره درِ ماشین که زن برادرم هجوم آورد: – ای بابا… این همه بوق زدیم نشنیدی؟ ده دقیقه است این جا هستم! جواب دادم. – سلام برادرم رو به من کرد. چشمک کوتاهی زد: – اوضاع رو به راهه خوشگله؟ – خوبم. – می‌خواهی وسایلت را صندوق عقب بگذارم؟ – نه ممنونم. فقط همین چمدان کوچک را دارم   ادامه ...

آنا گاوالدا الهام دارچینیان (مترجم) کتاب غیرایرانی نشر قطره