پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘هانری شاریر’

ضربه چنان محکم بود که من فقط سیزده سال بعد توانستم از جا برخیزم. در حقیقت این ضربه‌ای معمولی نبود و برای اینکه ضربه مرا از پا در اندازد، آنها همه نیرویشان را بکار گرفته بودند. امروز بیست و ششم اکتبر سال ۱۹۳۱ است. از ساعت هشت صبح مرا از سلولم در زندان دادگستری پاریس که یکسال است در آنجا زندانی هستم بیرون آورده‌اند. امروز صورتم را صاف تراشیده‌ام و   ادامه ...

انتشارات کتاب‌های پرستو پرویز نقیبی (مترجم) کتاب غیرایرانی هانری شاریر