پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘انتشارات معرفت’

ماجرا بدینسان آغاز شد در تاریکی شب، به تخته سنگی که با جاده مال‌رو چندان فاصله‌ای نداشت، مردی مسلح در کمین نشسته بود. کمر قتل مرد جوانی را بسته بود که آن مرد دیر یا زود از آنجا می‌گذشت. مرد، پنج‌تیر انگلیسی خود را روی زانوهایش گذاشته بود. بیصبرانه انتظار می‌کشید… نیمه‌های شب صدای سم اسبی که معلوم بود چهارنعل در حرکت است. از فاصله‌ای نه چندان دور بگوشش خورد.   ادامه ...

امیر عشیری انتشارات معرفت کتاب ایرانی

تولد من در سال وبایی اخیر بوده که از قرار معلوم ثلث جمعیت ایران را برده. مادرم درهمان موقع زایمان وبا گرفته. آمدن من همان بود و رفتن او همان. همه گفتند قدم بچه نحس بود و حالا که خودمانیم چندان بی‌حق هم نبودند. خوشبختانه پدر مهربانی داشتم که از مستوفیان بنام بود و چون دستش به دهنش می‌رسید، هرطور بود مرا بزرگ كرد و در آموزش و پرورشم كوتاهی   ادامه ...

انتشارات معرفت کتاب ایرانی محمدعلی جمالزاده

در چند میلی جنوب سوله داد، از کنار تپه ای، رودخانه سالیناس، عمیق و سبزرنگ جریان دارد و به دریاچه ای فرو می ریزد. آب آن گرم است، زیرا پیش از آنکه به دریاچه فروریزد، از روی شن های زرد و گرم و از زیر اشعه خورشید می گذرد. یک سوی رودخانه، سراشیب های زرین تپه های پیچاپیچ رو به کوه سرسخت و سنگی گابیلان کشیده شدهاست، اما آن سو   ادامه ...

انتشارات معرفت پرویز داریوش (مترجم) جان اشتاین بک کتاب غیرایرانی