پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘منیر جزنی (مترجم)’

«رسیف» شهر گلها و پلها و شهر خانه‌های مسکونی اشراف و نجبا و در عین حال شهر باتلاقها و «موکامبو»ها و شهر کلبه‌های گلی پوشیده از علوفه و حصیر و حلبی است. سحرگاهان سرد ماه ژوئن هنوز زنگ شب را نباخته اما نسیم ملایمی وزیدن گرفته است. در آرامش و سکون باتلاقها، صحرای فرورفته در گل و لای همچنان در خواب است، تنها گاه به گاه آواز جیرجیرکی از درون   ادامه ...

انتشارات امیرکبیر ژوزوئه دوکاسترو کتاب غیرایرانی منیر جزنی (مترجم)

من ناچیز که امروز قلم به دست گرفته ام تا رفتار و کردار ترا به نگارش درآورم، در روز نخستین دیدارمان، یک گدای زشت و حقیر بودم. – پدر فرانسوآ آیا تو آن روز را به یاد داری؟ – زشت و حقیر بودم و از پشت گردن تا ابروهایم پر از مو، صورتم پر از ریش و پشم و نگاهم ترسیده و وحشت زده بود. به جای سخن گفتن بسان   ادامه ...

انتشارات امیرکبیر کتاب غیرایرانی منیر جزنی (مترجم) نیکوس کازانتزاکیس