پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘سازمان کتابهای طلایی’

«لوئی سیزدهم» همیشه فکر می‌کرد که خودش از بهترین شمشیربازان کشورش است. اغلب از او می‌شنیدند که می‌گفت: – اگه دوستی داشتم که قصد دوئل داشت بهش پیشنهاد می‌کردم که اول منو و بعد هم «ترویله» و یا شاید اول اونو انتخاب بکنه. از بین دوستان شاه، ترویله یکی از نزدیکترین و وفادارترین آنها بود. در آن روزها، واقعا ضروری بود که شاه به وسیله افراد قابل اعتمادی چون ترویله،   ادامه ...

الکساندر دوما (پدر) پ. سیروان (مترجم) سازمان کتابهای طلایی کتاب غیرایرانی

در دهی از ایالت مانش نجیب‌زاده ای می‌زیست به نام کیژادا. این شخص، در خانهء خود کدبانوئی داشت که سنش از چهل گذشته بود و دختر خواهری داشت که هنوز پا به بیستمین بهار عمر نگذاشته بود. این نجیب زادهء لاغر و بلند بالا، واله و شیدای شکار بود و بیشتر اوقات خود را به خواندن افسانه های پهلوانان می گذراند و این کار را با آنچنان شوق و لذتی   ادامه ...

پ. سیروان (مترجم) سازمان کتابهای طلایی کتاب غیرایرانی میگل سروانتس