پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘الکساندر دوما (پدر)’

دوشنبه هیجدهم اوت سال هزار و پانصد و هفتاد و دو، جشن باشکوهی درعمارت “لوور” پاریس برپا بود. در و پنجره‌های عمارت که معمولا بسته و خاموش بودند، و هیچ نوری از آنها به بیرون نمی‌تابید، در این شب گشوده و چراغها و لوسترهای مجلل که همگی از درون و بیرون روشن بودند، چهره‌ای نورانی به ساختمان بخشیده بودند. کوچه‌ها و خیابانهای اطارف لوور که شبها پس از ساعت نه   ادامه ...

الکساندر دوما (پدر) انتشارات اکباتان شهرام پورانفر (مترجم) کتاب غیرایرانی

روز هشتم ماه فوریه سال هزار و هفتصد و نوزده مسیحی، ساعت ده صبح کالسکه‌ای که نشان گل زنبق فرانسه و علامت خانواده دورلئان را داشت با دو جلودار و یک پیشخدمت داخل دهلیز دیر «شل» شد. با رسیدن به دهلیز کالسکه ایستاد، پیشخدمت پیاده شد، در کالسکه را باز کرد و دو مسافر از آن فرود آمدند. اولی مرد کوتاه‌قدی بود که چهل و پنج، چهل و شش سال   ادامه ...

الکساندر دوما (پدر) انتشارات جامی حسینقلی میرزاسالور (مترجم) کتاب غیرایرانی

«لوئی سیزدهم» همیشه فکر می‌کرد که خودش از بهترین شمشیربازان کشورش است. اغلب از او می‌شنیدند که می‌گفت: – اگه دوستی داشتم که قصد دوئل داشت بهش پیشنهاد می‌کردم که اول منو و بعد هم «ترویله» و یا شاید اول اونو انتخاب بکنه. از بین دوستان شاه، ترویله یکی از نزدیکترین و وفادارترین آنها بود. در آن روزها، واقعا ضروری بود که شاه به وسیله افراد قابل اعتمادی چون ترویله،   ادامه ...

الکساندر دوما (پدر) پ. سیروان (مترجم) سازمان کتابهای طلایی کتاب غیرایرانی