استاد فلسفهای نزد آقای کوینر آمد و از عقل خود برای او تعریف کرد. آقای کوینر پس از کمی تامل گفت: «تو همه چیزت اسباب زحمت است: نشستنت، حرف زدنت و فکر کردنت.» استاد فلسفه عصبانی شد و گفت: «دربارهء خودم نمیخواستم چیزی بدانم بلکه دربارهء محتوای آنچه که گفتم». آقای کوینر گفت: «گفتهات محتوایی نداشت. میبینمت که کورمال کورمال راه میروی ولی آنگونه که میبینم ره بمقصد نمیبری. مبهم ادامه ...