پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘جک لندن’

در دوسوی رود یخ‌بسته، جنگل وسیع پرکاج با حالتی مرموز وجود داشت. بادی تند لباس برفی شاخساران کاج را تکانده بود و در اینموقع آنها در زیر تیغک‌های آفتاب رنگ‌باخته که میرفت تا به غروب بنشیند سیاه و افسرده به نظر میرسیدند. چنان می‌نمود که از وحشت و غم بیکدیگر تکیه میکردند. زمین این جنگل همچون بیابانی که جنبنده‌ای در آن وجود نداشت بیابانی چنان سرد و خاموش که آدمی   ادامه ...

انتشارات زرین جک لندن داریوش شاهین (مترجم) کتاب غیرایرانی

کسی نمی‌تواند با کار و کوشش ملوان بشود. کسی که باید ملوان شود ملوان به دنیا می‌آید، ام منظور من در اینجا از کلمه ملوان کسانی نیست که رهبری کشتی‌ها را به عهده می‌گیرند و جزو کارکنان کشتی هستند، بنظر من ملوان کسی است که بتواند با مهارت تمام جمعی چوب و تخته را که بصورت یک کشتی درآمده راه ببرد “و با یک مشت آهن و چوب و طناب   ادامه ...

انتشارات سعیدی جک لندن عنایت شکیباپور (مترجم) کتاب غیرایرانی

نسیم تابستانی سروهای غول آسا را تکان می‌دهد و چینهای امواج وایلدواتر با آهگ بصخره‌های پرخزهء ساحل برخورد میکنند. پروانه‌ها در برابر آفتاب میرقصند و از تمام جهات صدا وزوز تسلی بخش زنبورهایعسل بگوش میرسد. من تنها، میان چنین صلح عمیقی، متفکر و مضطرب، نشسته‌ام. شدت این آرامش مرا میلرزاند و آنرا غیرواقع نشان میدهد. جهان پهناور آرام است، اما آرامشی که توفانها بدنبال خویش دارد. من گوش میدهم و   ادامه ...

انتشارات پرستو جک لندن کتاب غیرایرانی م. صبحدم (مترجم)