پنج سطر

از هر کتاب

دزد و سگ‌ها

بار دیگر آزادانه نفس می‌کشد. اما گرد و غبار خفقان آور و گرما طاقت‌فرساست. کت آبی‌رنگ و گالش‌هایش را در انتظار خویش یافت. جز آن‌ها هیچ‌کس و هیچ چیز انتظارش را نمی‌کشید. اینک دنیاست که باز می‌گردد و آنک در ناشنوای زندان است که بررازهای یاس‌آورش بسته می‌شود. اشعهء خورشید بر دیوارهای کوچه سنگینی می‌کند، اتومبیل‌ها دیوانه‌وار حرکت می‌کنند، عابران و آنان که کنار خیابان نشسته‌اند، خانه‌ها و دکان‌ها همه مانند همیشه‌اند. اما لبخندی بر هیچ لبی نمی‌شکفد. و او یک تن است، تنی که بسیاری چیزها، حتی چهارسال از سال‌‌های گرانبهای زندگانی را از دست داده است. و به زودی رو در روی همه به خشم خواهد ایستاد. اینک آن زمان است که خشم منفجر شود و بسوزاند. و آن زمان است که خیانتکاران تا سرحد مرگ بیمناک شوند و خیانت سیمای زشت خویش را پنهان کند…

دزد و سگ‌ها

نجیب محفوظ
• ترجمه بهمن رازانی
• انتشارات ققنوس

 

طراحی گرافیک و تبلیغات، طراحی لوگو، طراحی بروشور، طراحی کاتالوگ، طراحی سایت

طراحی گرافیک مهدی محجوب
انتشارات ققنوس, بهمن رازانی (مترجم), کتاب غیرایرانی, نجیب محفوظ