گاهی اوقات حیران میمانم، نمیدانم این خاطرات را از اول شروع کنم یا از اخر، به عبارت دیگر از تولد خودم یا از مرگم. قبول دارم، رسم و راه رایج این است که آدم از تولد شرع کند. اما دو نکته باعث شد روش متفاوتی پیش بگیرم: نکتهء اول این که، اگر بخواهیم دقیق حرف بزنیم، من نویسندهای فقید هستم، اما نه به معنای آدمی که چیزی نوشته و حالا مرده، بلکه به معنای آدمی که مرده و حالا دارد مینویسد. نویسندهای که گور برای او به راستی گهواره جدیدی بوده، نکتهء دوم این که اگر این جور نگاه کنیم کتاب نوشتهای طربافزا و بدیع خواهد شد. موسی هم که مرگ خود را روایت کرد، آن را نه در آغاز که در پایان کتابش گذاشت. و این تفاوت اصلی این کتاب با اسفار پنجگانه است.
باری، با توجه به آنچه گفتم: من در ساعت دو بعد از ظهر جمعهای از ماه اوت ۱۸۶۹ در خانهء ییلاقی زیبای خودم واقع در کاتومبی، جانه به جان آفرین تسلیم کردم…
■ خاطرات پس از مرگ براس کوباس
• ماشادو د آسس
• ترجمه عبدالله کوثری
• انتشارات مروارید