پنج سطر

از هر کتاب

البته من هم رازهایی داریم .
همه آدمها رازهایی دارند . کاملا طبیعی است .
منظورم رازهای مهم و خانمان برانداز نیست ، مثلا اینکه رییس جمهور خیال دارد ژاپن را بمباران کند یا فقط ویل اسمیت می تواند دنیا را نجات دهد ، بلکه رازهای عادی و پیش پا افتاده ی رومزه است .
به عنوان مثال ، چند نمونه از رازهای جوراجوری که به ذهنم رسیده از این قرار است :
مارک ” کیت اسپید ” کیف من قلابی است.
من عاشق شراب اسپانیایی هستم ، گندترین مشروب عالم.
روحم ابدا خبر ندارد که ناتو به چه درد می خورد و اصولا چه معنایی دارد.
من ۸۵ کیلو هستم و البته نامزدم کانر تصور میکند من ۸۵ کیلوام . بعد از این دروغی که به او گفتم خیال داشتم رژیم بگیرم و وزن کم کنم.
همیشه نظرم این بود که کانر شبیه ” کن ” است .
گاهی من و کانر در بحبوبه ی عشقی آتشین هستیم که بک دفعه من از خنده ریسه میروم.
پنهان از پدرم شرابی را که گفته بود باید مدت بیست سال نگهداری شود سر کشیدم.
سامی ، ماهی قرمز ، همانی نیست که پدر و مادرم موقع سفر مصر به من دادند تا ازش مراقبت کنم.
هر وقت همکارم آرتمس حسابی اعصابم را خرد می کند من آب پرتقال پای گلدانش می ریزم که تقریبا کار هر روزم است.
لباس زیرم از شدت تنگی کلافه ام می کند…

 

■ رازم را نگه دار

• سوفی کینزلا
• نشر اینترنتی

طراحی گرافیک مهدی محجوب
سوفی کینزلا, کتاب غیرایرانی