استاد فلسفهای نزد آقای کوینر آمد و از عقل خود برای او تعریف کرد. آقای کوینر پس از کمی تامل گفت:
«تو همه چیزت اسباب زحمت است: نشستنت، حرف زدنت و فکر کردنت.»
استاد فلسفه عصبانی شد و گفت:
«دربارهء خودم نمیخواستم چیزی بدانم بلکه دربارهء محتوای آنچه که گفتم».
آقای کوینر گفت:
«گفتهات محتوایی نداشت. میبینمت که کورمال کورمال راه میروی ولی آنگونه که میبینم ره بمقصد نمیبری. مبهم و تاریک حرف میزنی ولی در سخنانت پرتوی از روشنائی وجود ندارد. با دیدن رفتارت هدفت توجهام را جلب نمیکند»
■ داستانهای آقای کوینر
• برتولت برشت
• ترجمه سعید ایمانی
• انتشارات پیام (لوکزامبورگ)