گرچه به ظاهر مجذوب سرگرمیها و تفریحهای گوناگونم، لیکن مرا در زندگی هدفی بیش نیست و آن نوشتن تاریخ کامل قوم پنگوئن است. در انجام دادن این منظور از سعی و کوشش لازم مضایقه ندارم و مشکلات غامض و بیشمار، هرچه هم بزرگ بنمایند، سر راه عزم راسخ و تصمیم خللناپذیر من نخواهند بود.
برای کشف آثار مدفون این قوم به حفاری پرداختهام. کتابهای اولیهء بشرسنگ بودهاند و من سنگهایی را مطالعه کردهام که میتوان آنها را تاریخ ابتدایی قوم پنگوئن دانست. در ساحل اقیانوس مقبرهء دستنخورده و بکری از این قوم را کاوش کرده و حسبالمعمول تبرهایی از سنگ چخماق و شمشیرهایی از مفرغ و سکههای رومی و حتی یک سکهء بیست «سویی» منقش به تصویر لویی فیلیپ اول پادشاه فرانسه یافتهام.
در خصوص ازمنهء تاریخی این ملت، «تاریخ منتظم وقایع» تالیف یوحنا تالپا روحانی معبد بیرگاردن کمک بزرگی به من کرد، و چون راجع به ادوار اولیهء قرون وسطی منبع دیگری برای تاریخ قوم پنگوئن در دست نیست، هرچه توانستم از آن سرچشمهء فیض سیراب شدم.
از قرن سیزدهم به بعد از حیث منابع تاریخی غنیتر ولی سرگرذانتریم. اصولا تاریخنویسی کار فوقالعاده مشکلی است زیرا هرگز نمیتوان حقیقا به جریان واقعی قضایا پی برد، و هرچه منبع و ماخذ بیشتر میشود سرگردانی و بلاتکلیفی مورخ نیز بیشتر است…
■ جزیرهء پنگوئنها
• آناتول فرانس
• ترجمهء محمد قاضی
• انتشارات امیرکبیر