پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘آلبا د سس‌پدس’

اولین باری که با فراچسکو مینلّی اشنا شدم در شهر رم بود، بیستم اکتبر هزار و نهصد و چهل و یک. من در آن زمان داشتم پایان‌نامهء لیسانسم را می‌نوشتم و پدرم یک سالی بود که در اثر آب مروارید داشت کور می‌شد. در یکی از ساختمان‌های نوساز محلهء فلامینیو در کنار رودخانه زندگی می‌کردیم، اندکی پس از مرگ مادرم در آن‌جا ساکن شده بودیم. من تنها فرزند آن‌ها بودم،   ادامه ...

آلبا د سس‌پدس انتشارات آگاه بهمن فرزانه (مترجم) کتاب غیرایرانی

به ندرت پیش می‌آمد که جولیو در آن ساعت شب در خیابان باشد. پیش خودش حساب کرده بود که جلسه حدود ساعت هشت تمام می‌شود (البته اگر همه چیز بر وفق مراد پیش می‌رفت.) ولی مدیر شرکت ساختمانی فورا مفاد قرارداد را پذیرفت و جولیو با چک دریافتی در جیب، کارش تمام شد. جولیو معمولا تمام بعد از ظهر را در دفترش می‌گذراند و چراغ همیشه روشن روی میزش مانع   ادامه ...

آلبا د سس‌پدس انتشارات ققنوس بهمن فرزانه (مترجم) کتاب غیرایرانی