ژیل دوفرن میگوید، «پاییز… معرکهای است»، همه حرفش را تصدیق میکنند، لبخند میزنند، آسمان آبی تیره گرمایی تابستانی را بر سرشان فرو میپاشد. -من از دیگران چه کم دارم؟- نگاهشان را با تصویر فوقالعاده زیبایی که در مجلههای پلزیردوفرانس و ووتر مزون چاپ شده است نوازش میدهند: مزرعهای که آن را بزخری کردهایند – البته، بزی چاق و چله = و ژان شارل بابت بازسازی و تزئینش بقدر قیمت صد گله گاو خرج روی دستشان گذاشته است. ژیلبر گفت «یک میلیون بالا و پائینش توفیری نمیکند»، به ادعای دومینیک، گلسرخهای کنار دیوار سنگی، داوودیها، میاناها، کوکبها «در تمام لیل دو فرانس لنگه ندارند»، پاراوان و صندلی راحتیهای آبی و بنفش – عجب ترکیب جسورانهای! بر زمینه سبز چمن جلوه چشمگیری دارند، آبگینه در شیشههای پنجره منعکس میشود، اودن دست دومینیک را که با شلوار مشکلی و پیراهن براقش خیلی ظریف بنظر میرسد، میبسد، موهایش نیمهطلایی و نیمهسفیدند، از پشت سر، سیساله بنظر میرسد…
■ تصاویر زیبا
• سیمون دوبوار
• ترجمه کاوه میرعباسی
• انتشارات هاشمی