آلکسی فیودوروویچ کارامازوف سومین پسر فیودور پاولوویچ کارامازوف -از زمینداران شهرستان ما- بود. این زمیندار که در دوران خودش سرشناس بود، هنوز هم که هنوز است یادش را زنده نگه داشتهایم و دلیلش نیز مرگ مصیبتبار و اسرارآمیز اوست که سیزده سال پیش روی داد و در جای خود به آن خواهم پرداخت. در حال، همین قدر میگویم که این، به قول ما، زمیندار-که تو بگو یک روز از عمرش ادامه ...
آه، چه خشنودم از آن که ره سپاردم! آه، عزیزترین دوستم، به راستی قلب انسان چگونه است؟ ترک کردن تو، توئی که تا این اندازه دوست میدارم، توئی که هماره از او جداناپذیر بودهام، ترک تو، و حال داشتن و تجربه کردن چنین احساسی از خوشحالی و خرسندی…! امّا نیک میدانم که مرا خواهی بخشود. آیا به راستی سایر روابطم، به گونهای از سوی تقدیر برگزیده نشده بود تا قلبی ادامه ...
الن دین گفت: قبل از آنکه در «ثراشکراس گرنج» زندگی کنم تقریبا همیشه در واترینگ هایتز روزگار میگذراندم. زیرا از زمان کودکی آقای هیندلی ارنشاو مادرم پرستار مخصوص او بود من هم معمولا با بچهها، هیندلی و کاترین بازی میکردم. بعضی اوقات هم در مزرعه کارهایی را که بمن رجوع میشد انجام میدادم. گمان میکنم یک صبح زیبای تابستان سال ۱۷۷۱ در فصل درو، آقای ارنشاو ارباب پیر در حلیکه ادامه ...