بارها یاد آن روز صبح افتادم که اولین نامهء آن ناشناس را دریافت کردم. وقت صبحانه بود که نامه رسید. آن را با تنبلی، مثل وقتی که زمان کُند پیش میرود و باید هرکاری را تا آنجا که میشود کش داد، پشت و رو کردم. دیدم نامهای محلی است و نشانی من روی آن تایپ شده. دو نامهء دیگر هم داشتم که مهر ادارهء پست لندن را داشت، ولی اول ادامه ...