پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘آنتونیس ساماراکیس’

نه، من آن‌چه او گفته بود نشنیده بودم. در آن لحظه، ما داشتیم از کنار کامیون غول‌پیکری می‌گذشتیم. خیال می‌کنم کامیون مخصوص حمل میوه و یا مواد خوراکی بود. خیلی مطمئن نیستم. به هر حال، کامیون گرد و خاک وحشتناکی بلند می‌کرد، به علاوه، چنان سر و صدایی راه می‌انداخت که نمی‌توانستم چیزی بشنوم. – چی گفتی؟ دیدم که با من حرف می‌زدی، ولی در اثر سر و صدا یک   ادامه ...

آنتونیس ساماراکیس کتاب غیرایرانی مرتضی کلانتریان (مترجم) نشر آگه