پنج سطر

از هر کتاب

Archive for شهریور, ۱۴۰۱

خانم رمزی گفت: «آره، البته، اگر فردا هوا خوب باشد»، و افزود: «ولی خروسخوان باید پاشوی.»این کلمات شادی فراوانی در پسرش برانگیخت، گویی ترتیب همه‌چیز را داده بودند و سفر مقدر بود که پیش بیاید و معجزه‌ای که انگار سالهای درازی در آرزویش بود، پس از یک شب تاریکی و یک روز قایق‌سواری به وقوع می‌پیوست. چون جیمز رمزی حتی در شش سالگی به آن قبیلهء بزرگی تعلق داشت که   ادامه ...

انتشارات نیلوفر صالح حسینی (مترجم) کتاب غیرایرانی ویرجینیا وولف

امریکایی یک فنجان قهوهء دیگر به لیماس داد و گفت: «چرا نمی‌روید بخوابید؟ اگر آمد بهتان زنگ می‌زنیم.» لیماس حرفی نزد، فقط از پنجرهء پست بازرسی به خیابان خالی خیره شد. – نمی‌توانید تا ابد منتظر بمانید، قربان. شاید وقتِ دیگری بیاید. می‌توانیم از پلیس بخواهیم با اداره تماس بگیرد، بیست دقیقه‌ای به این‌جا می‌رسید. لیماس گفت: «نه، حالا هوا، دیگر تقریبا تاریک شده.» – اما نمی‌توانید تا ابد منتظر   ادامه ...

انتشارات جهان کتاب جان لوکاره فرزاد فربد (مترجم) کتاب غیرایرانی