پنج سطر

از هر کتاب

چند ماه بود که از بابا خبری نداشتیم. او به خاطر فعالیت های سیاسی اش به ندرت خانه می آمد. طوری که ما به نبودش عادت کرده بودیم. ولی این بارغیبتش طولانی شده بود. مادرم می گفت: پدرت از وقتی کار در آسیاب پاپا را رها کرده و توی بازار گونی فروشها مشغول شده، وارد فعالیت های سیاسی شده و با آدمهای سرّی رفت و آمد می کند. صاحب کار بابا، تاجر ایرانی الاصلی بود که به او حاجی می گفتند. او درجریان فعالیتهای بابا بود و به نظر می رسید خودش و بقیه کارگرانش هم در این کارها نقش دارند…

دا

• سیده زهرا حسینی
به کوشش سیده اعظم حسینی
• نشر سوره مهر

طراحی گرافیک مهدی محجوب
انتشارات سوره مهر, سیده زهرا حسینی, کتاب ایرانی