از اوائل ماه دسامبر ۱۶۸۹ تا پایان ژانویه ۱۶۹۰ باد سرد زمستانی بیسابقهای بر سراسر اروپا مخصوصا بر انگلستان وزیدن گرفت. زمستان مصیبتبار آنسال، به عنوان سردترین زمستانها در حاشیه انجیل خانوادههای فقیر انگلستان یادداشت شد.
استحکام کاغذهای قدیمی«پادشمن» که بر روی آن آمار ادارات انگلستان ثبت میشد، امکان میدهد که امروز اسامی کسانی را که در آن سال وحشتزا از سوز سرما خشک شدهاند، در ادارات محل بررسی نمائیم.
حتی رودخانه تایمز در آن سال سرد یخ بست که این حادثهای است که در هر قرن به ندرت یکبار اتفاق میافتد. زیرا تلاطم دائمی امواج دریا مانع از انجماد آب است. بر روی رودخانه یخ بسته کالسکهها شروع به رفت و آمد کردند. بازار مکارهای با چادرها بر آن تشکیل داده و خرسها و گاو را به جنگ هم انداختند. حتی برروی یخ گاوی رادرسته کباب کردند. ضخامت قشر یخ تا دو ماه به حال خود باقی ماند. سال دهشتزای ۱۶۹۰ سرمای عجیب زمستان اوائل قرن هفدهم را نیز تحتالشعاع خود قرار داد.
شبی در اواخر یکی از روزهای سرد ماه ژانویه ۱۶۹۰ در یکی از دهانههای متروک خلیج پرتلند حادثه غریبی اتفاق افتاد که در اثر آن پرندگان آبی و غازهای دریایی به سرعت و با قیل و قال تمام از آنجا دور شدند…
■ مردی که میخندد
• ویکتور هوگو
• ترجمهء جواد محیی
• انتشارات نیکفرجام
◄ اقتباس سینمایی از کتاب مردی که میخندد در سال ۱۹۲۸، فیلمی به همین نام به کارگردانی پل لنی:
◄ اقتباس سینمایی از کتاب مردی که میخندد در سال ۲۰۱۲، فیلمی به همین نام به کارگردانی ژان پیر آمریس: