پنج سطر

از هر کتاب

یک گل سرخ برای امیلی

وقتی میس امیلی گریرسن مرد، همه اهل شهر ما به تشییع جنازه‌اش رفتند. مردها از روی تاثر احترام‌آمیزی که گویی از فروریختن یک بنای یادبود قدیم در خود حس می‌کردند، و زنها بیشتر از روی کنجکاوی برای تماشای داخل خانهء او که جز یک نوکر پیر =که معجونی از آشپز و باغبان بود- دست‌کم از ده سال به این طرف کسی آنجا را ندیده بود.
این خانه، خانهء چهارگوش بزرگی بود که زمانی سفید بود، و با آلاچیقها و منارها و بالکونهایی که مثل طومار پیچیده بود به سبک سنگین قرن هفدهم تزیین شده بود، و در خیابانی که یک وقت گل سرسبد شهر بود قرار داشت. اما به گاراژها و انبارهای پنبه دست‌درازی کرده بودند حتی یادبودها و میراث اشخاصی مهم و اسم و رسم‌دار را از ان صحنه زدوده بودند..

 

■ یک گل سرخ برای امیلی

• ویلیام فاکنر
• ترجمه نجف دریابندری
• انتشارات نیلوفر

طراحی گرافیک و تبلیغات، طراحی لوگو، طراحی بروشور، طراحی کاتالوگ، طراحی سایت

◄ اقتباس سینمایی از یک گل سرخ برای امیلی، محصول ۱۹۸۳ به کارگردانی لیندن چاباک و بازی آنجلیکا هیوستون:

 

طراحی گرافیک مهدی محجوب
انتشارات نیلوفر, کتاب غیرایرانی, نجف دریابندری (مترجم), ویلیام فاکنر