هرگز از یاد نخواهم برد روزی را که برای نخستین بار در گردهمآیی بزرگ علمی و فنی فرانسه سخن از سفر بر فراز قاره سیاه گفتم، قارهای ناشناخته و فروپیچیده شده در هالهای از ابهام. در آن روز من برای حاضران در گردهمآیی از دیدنیها و شگفتیهای نهفته در ژرفای جنگلهای قاره سیاه، سخن گفتم. و نیز در همان روز بر ضرورت هوایی بودن این سفر تاکید بسیار نمودم و ادامه ...
پنجشنبه، دهم سپتامبر سال ۱۹۹۲ ساعت ۸ بعد از ظهر هواپیمای جت ۷۲۷ در دریایی از ستونهای ابر که مانند یک غول نقرهای پوشیده از پر آن را در بر گفته بود گم میشد. صدای نگران خلبان از پشت بلندگو شنیده میشد. – خانم کامرون، آیا کمبرند ایمنیاتان بسته است؟ هیچ جوابی شنیده نشد. – خانم کامرون… خانم کامرون… خانم کامرون از روءیایی عمیق بیرون آمد و جواب داد: – ادامه ...