پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘بهرام صادقی’

در ساعت یازده شب چارشنبهء آن هفته جن در آقای «مودّت» حلول کرد. میزان تعجب آقای مودت را پس از بروز این سانحه، با علم به اینکه چهره او بطور طبیعی همیشه متعجّب و خوشحال است، هرکس می‌تواند تخمین بزند. آقای مودّت و سه نفر از دوستانش، در آن شب فرح‌بخش مهتابی، بساط خود را بر سر سبزهء باغی چیده بودند. ماه بَدرِ تمام بود و آنچنان به همه چیز   ادامه ...

انتشارات کتاب زمان بهرام صادقی کتاب ایرانی