پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘مصطفی مفیدی (مترجم)’

من در یک روز سه‌شنبه در پاییز ۱۸۸۰ در سان‌فرانسیسکو، در خانهء پدربزرگ و مادربزرگِ مادری‌ام، به دنیا آمدم. آن‌گاه که در آ« خانهء چوبین هزارتو مادرم نفس‌زنان زور می‌زد، قلب پرتپس و استخوان‌های از جا در رفته‌اش در کار بازکردن راهی برای بیرون آمدن من بودند. زندگی وحشی‌صفت محلهء چینی‌ها در بیرون خانه در جوش و خروش بود، و دراین حال عطری فراموش‌نشدنی از غذاهای ناچشیدهء سرزمین‌های دور را   ادامه ...

انتشارات نیلوفر ایزابل آلنده کتاب غیرایرانی مصطفی مفیدی (مترجم)

رنگ پریدگی دست من غیرعادی نبود. با گذشت سالیان پوست او در استخوان گونه‌اش تحلیل رفته بود و دست‌های باریکش که در ژست‌های گوناگون آنها را حرکت می‌داد بلورگون شده بودند. من او را اندکی پس از بازگشتش از مکزیک، که گویی شباهت او را به یک شبح متمدن از میان برده بود، دیده بودم. آفتاب به او زمختی و حضوری زمینی بخشیده بود. به زحمت شناختمش. برگشتِ رنگ پریدگی   ادامه ...

انتشارات نیلوفر کارلوس فوئنتس کتاب غیرایرانی مصطفی مفیدی (مترجم)

کافی است بگویم که من خوآن پابلو کاستل هستم، نقاشی که ماریا ایریبارنه را کُشت. تصور می‌کنم جریان دادرسی را همه به یاد می‌آورند و توضیح اضافی دربارهء خودم ضرورتی ندارد. قبول دارم که حتی ابلیس هم نمی‌تواند پیش‌بینی کند که انسان چه چیزی را به یاد می‌آورد و چرا آن را به یاد می‌آورد. من یکی که هیچ وقت عقیده نداشته‌ام چیزی به نام حافظهء جمعی وجود داشته باشد   ادامه ...

ارنستو ساباتو انتشارات نیلوفر کتاب غیرایرانی مصطفی مفیدی (مترجم)

با وجود سر و وضع قدیمی و لباس های کهنه و کثیفش، احترام بر می انگیخت. افراد مهم و سرشناس کوثکو با فروتنی به او سلام می کردند. همیشه عصای سرطلایی در دست داشت. کلاه لبه پهنش اندک سایه ای بر پیشانی اش می انداخت. بیرون رفتن با او سخت بود، چون در برابر همهء کلیساها و نمازخانه ها زانو میزد و به هر کشیشی که می رسید ریاکارانه کلاه   ادامه ...

انتشارات نیلوفر خوزه ماریا آرگداس کتاب غیرایرانی مصطفی مفیدی (مترجم)