خورشید زمستانی از پشت لایههای ابر، پرتو ضعیف شیری رنگ و بیرمقی بر روی شهر کوچک و تنگ میانداخت. کوچهها با بامهای نبشی، مرطوب و پر از جریان هوا بودند. و گهگاه ننوعی تگرگ نرم میبارید که نه یخ بود و نه برف. مدرسه تعطیل شده بود. از میان حیاط سنگفرش و بیرون در نردهای موج بچههای آزاد شده جریان مییافت، تقسیم میشد و به راست و چپ میرفت. شاگردان ادامه ...