پنج سطر

از هر کتاب

بایگانی برای ‘توماس مان’

گوستاو آشنباخ، یا آنگونه که او را از جشن پنجاهمین سال تولدش رسما می‌نامیدند، فن آنباخ، در بعدازظهر روزی از بهار سال ۱۹۰۰ که برای چندین ماه به قارّهء ما چهره‌ای خطرناک نشان داد، از منزلش در خیابان پرینتس رگنت مونیخ برای گردشی نسبتا طولانی به راه افتاد. با اعصاب خسته از کار پیش از ظهر، کاری سخت و خطیر، که هم اینک بیشترین احتیاط، مراقبت و پشتکار را با   ادامه ...

انتشارات نگاه توماس مان حسن نکوروح (مترجم) کتاب غیرایرانی

خورشید زمستانی از پشت لایه‌های ابر، پرتو ضعیف شیری رنگ و بیرمقی بر روی شهر کوچک و تنگ می‌انداخت. کوچه‌ها با بامهای نبشی، مرطوب و پر از جریان هوا بودند. و گهگاه ننوعی تگرگ نرم می‌بارید که نه یخ بود و نه برف. مدرسه تعطیل شده بود. از میان حیاط سنگفرش و بیرون در نرده‌ای موج بچه‌های آزاد شده جریان می‌یافت، تقسیم می‌شد و به راست و چپ می‌رفت. شاگردان   ادامه ...

انتشارات نیما توماس مان رضا سیدحسینی (مترجم) کتاب غیرایرانی