پنج سطر

از هر کتاب

Archive for مرداد, ۱۳۹۸

پدر آنخل با اندکی تلاش سر برداشت و نشست. با بند استخوانی انگشتان پلکهایش را مالید، پشه‌بند گلدوزی‌شده را کنار زد و همانطور نشسته بر تشک ملافه نشده لحظه‌ای در فکر فرو رفت، دریافت که ناگزیر زنده است و می‌تواند تاریخ و نام معادل آن روز را، از تقویم قدیسان، به یاد بیاورد. با خودش اندیشید: سه‌شنبه، چهارم اکتبر، و زیر لب گفت: «روز قدیس فرانسیس آسیسی.» بی‌آنکه دست و   ادامه ...

احمد گلشیری (مترجم) کتاب غیرایرانی گابریل گارسیا مارکز نشر البرز

شب عید کریسمس بود. تاکسی آهسته به سمت پایین خیابان پنجم نیویورک می‌رفت. حدود ساعت پنج بعد از ظهر بود. ترافیک سنگین و پیاده‌روها مملو از مردمی بود که خرید کریسمس خود را برای لحظات آخر گذاشته بودند، که شامل کارمندان پشت میزنشین هم می‌شد، و همین‌طور جهانگردان مشتاق که تزئینات ویترین مغازه‌ها و درخت کریسمس راکفلر سنتر شگفت‌زده‌شان کرده بود. هوا تاریک شده و ابرهای تیره و تار هم   ادامه ...

انتشارات لیوسا کتاب غیرایرانی مری هیگینز کلارک نفیسه معتکف (مترجم)