روز بعد، ساعت سه بامداد، کاردینال با درد شدید ناشی از تورم آپاندیس به بیمارستان انتقال داده شد تا در اولین فرصت تحت عمل جراحی قرار گیرد. اما پیش از اینکه واردتونل بیهوشی شود، یعنی لحظهی گذار از هوشیاری به بیهوشی، همان افکاری که همه مردم دارند از ذهن او گذشت، افکاری از این دست که: شاید در جریان عمل از دنیا برود. در عین حال، به خاطر آورد که ادامه ...
اینجا دریا به انتها میرسد و خشکی آغاز میشود. شهر در زیر باران است و منظرهاش تار دیده میشود، آب رود گلآلود است، ساحلهای رود زیرِ آب رفته است. کشتیِ سیاهرنگ هایلند بریگید از مسیر تیرهء رود بالا میآید و میخواهد در اسکلهء آلکانتارا لنگر بیندازد. این کشتی بخار انگلیس، که متعلق به رویال میل لاین است، دائما در بین لندن و بوئنوس آیرس در رفت و آمد است، و ادامه ...
مردی که وانت را میرانَد، سیپریانو آلگور» نام دارد. شغل اصلیاش کوزهگری و مردی شصت و چهارساله است، هرچند به ظاهر کمتر نشان میدهد. مردی که کنارش نشسته دامادش است. او «مارسیال گاچو» نام دارد و هنوز سی سالش نشده. با این حال، قیافهاش مسنتر نشان میدهد. به دنبال نام خانوادگی هردوشان پسوندهایی هم وجد دارد که معمولا از آن استفاده نمیکنند و حتا نمیدانندعلت وجودی، ریشه و معنای آن ادامه ...
روز بعدش هم کسی نمرد. این موضوع که مطلقا با قواعد حیات مغایر است، اوضاع و احوال جامعه را به هم ریخت و در افکار مردم اضطرابی عظیم ایجاد کرد که کا ملا موجه بود، چرا که ما فقط همین یک موضوع را مطرح میکنیم که در کل چهل مجلد تاریخ عمومی جهان هیچ اشارهای یا حتی نمونهای مشابه از این اتفاق موجود نیست که یک روز کامل بگذرد، با ادامه ...
وقتی ژونا کاردا شاخه نارون را به زمین کشید، سگ های سِربِر یکجا شروع کردند به عوعو و مردم را به ترس و وحشت انداختند، چون از زمان های قدیم مردم اعتقاد داشتند که هر وقت سگها پارس کنند دنیا به آخر می رسد، و سگها تا آن موقع صدایی از خود درنیاورده بودند. حالا دیگر کسی یادش نیست که منشاء این خرافه ریشه دار یا اعتقاد استوار از کجاست… ادامه ...